بهترین های ایران و جهان

دانلود آهنگ ماکان باند به نام عاشق که میشی

Download New Song Macan Band Called Ashegh Ke Mishi

دانلود آهنگ ماکان باند عاشق که میشی 

?????( متن آهنگ )?????

آسون که نیست دل کندن از چشمای تو
آروم بایست حس کنم اون دستای تو
وقتی نباشی خونه بی تو ساکته
قرصای اعصابو صدای پای تو
نداره این عشقو دیگه بعد تو هیشکی
آتیش کشیدم عکسامونو وقتی نیستی
شمعای روشن روی میزو بوی دریا
فکر و خیالت هست همیشه با من اینجا
عاشق که میشی از دنیا میبری
حرفی نمیزنی چیزی نمیخوری
عاشق که میشی بارون لعنتی
تو روی صورتت با اشک میخوری
عاشق که میشی از دنیا میبری
حرفی نمیزنی چیزی نمیخوری
عاشق که میشی این بارون لعنتیو
روی صورتت با اشک میخوری

منه دیوونه هر شب کل شهرو با خاطرات تو آهنگ کردم
چشای تو شبیه آسمونِ با چشمات خونه رو همرنگ کردم
یه عاشق چیزی جز عشقش نداره که توی لحظه هاش یادش بیاره
یه عاشق از دلش حرفاشو میگه آخه دل که دیگه منطق نداره
عاشق که میشی از دنیا میبری
حرفی نمیزنی چیزی نمیخوری
عاشق که میشی بارون لعنتی
تو روی صورتت با اشک میخوری
عاشق که میشی از دنیا میبری
حرفی نمیزنی چیزی نمیخوری
عاشق که میشی این بارون لعنتیو
روی صورتت با اشک میخوری

?????( دانلود آهنگ های ماکان باند )?????

 

دانلود آهنگ ماکان باند به نام عاشق که میشی


عوامل فیلم پلتفرم Platform

کارگردانفیلم پلتفرم Platform : گالدر گازتلو-اوروتیا

نویسنگان: David Desola , Pedro Rivero

بازیگران: Iván Massagué ,Zorion Eguileor

خلاصه داستان

فیلم پلتفرم Platform داستان یک زندان عمودی با یک سلول در هر سطح که دو نفر را در هر سلول خود جای داده‌است. با تنها یک سکوی غذایی و دو دقیقه در روز برای تغذیه از بالا به پایین.

نقد فیلم

فیلم پلتفرم Platform  با نام اصلی El hoyo است که این نام اسپانیایی ظاهرا به معنی سوراخ، حفره و گودال است اما ظاهرا ترجیح بر این بوده است که در ارائه‌ی بین‌المللی، توجه بیننده به سکو یا Platform جلب شود.
این موضوع ساده شاید در نگاه اول، موضوع مهمی به نظر نرسد اما بدون شک در فیلم‌هایی مثل Platform که بار معنایی فیلم پیرامون یک المان مرکزی شکل میگیرد تا حدود زیادی تاثیرگذار است. فرض کنید آقای اصغر فرهادی نام فیلم خود را از “جدای نادر از سیمین” به “جدایی سیمین از نادر” تغییر می‌داد؛ با آنکه در روند فیلم تغییری به وجود نمی‌آمد و حتی به داستان فیلم شباهت بیشتری پیدا می‌کرد اما “جدایی سیمین از نادر” نامی است که شخصیتِ بدون نقص سیمین در این فیلم را متزلزل می‌کند و در ناخودآگاه بیننده تاثیر منفی بر این کاراکتر خواهد داشت.
El hoyo چه به معنای زندان و محبس و چه به معنای گودال میانی این زندان، ذهن بیننده را از توجه بیش از حد به سکوی پر از غذای فیلم به سوی کلیت این زندان و حتی طبقات پایین آن جلب می‌کند. طبقاتی که تنازع بر سر بقا در آنها اصلی‌ترین موضوع است و توگویی نجات در همین طبقات پایین است که اتفاق می‌افتد نه از سویی که سکو شروع به حرکت می‌کند.
اما به هر ترتیب نام دیگری که برای این فیلم انتخاب شده همین Platform است که شاید این انتخاب دقیقا برگرفته از اهدافی است که سازندگان این فیلم برای آن در نظر گرفته‌اند. احتمالا آنها دوست دارند که برداشت‌های چند لایه‌ای از معانی نهفته در فیلمشان صورت بگیرد اما به واقع فیلم پلتفرم Platform کوچکتر از آن است که بتواند چنین ادعایی بکند.
فیلم پلتفرم Platform یک برداشت آزاد از دون‌کیشوت است که سعی دارد جامعه‌ی متفاوتی از جامعه‌ی دوران دون‌کیشوت ترسیم کند.
تمام آنچیزی که در این فیلم قرار است ذهن بیننده را درگیر کند، موجودیت عنصری به نام طبقه است. طبقه درواقع کانتکستی است که در تقابل با طبقات دیگر معنا پیدا می‌کند. یعنی تا زمانی که حداقل 2 طبقه وجود نداشته باشد نامی از طبقه به میان نمی‌آید.
همین عنصر، اصلی‌ترین بنیان تفکر بسیاری از اندیشمندان قرن‌های اخیر است. جامعه‌ی بشری پس از یک دوره‌ی ابتدایی که کمون اولیه و جامعه‌ی بدون طبقه بود همواره بر مبنای طبقات اجتماعی دسته‌بندی شده است. این طبقه‌بندی از ایران باستان و آرمان‌شهر افلاطونی گرفته تا دنیای مدرن (بر مبنای انواع مدل‌های حکومتی ماتریالیستی) وجود داشته است. حال عده‌ای چنین نظمی را می‌پذیرند و جامعه‌ی آرمانی خود را بر مبنای همین نظمِ پیدا و پنهان طبقاتی ترسیم می‌کنند و عده‌ای این نظم را نمی‌پذیرند و درصدد از بین بردن طبقه با روش‌های مختلف هستند. تبلوری از همه‌ی این دیدگاه‌ها در این فیلم به نمایش در‌می‌آید.
عده‌ای همانند تریماگاسی (پیرمرد هم سلولی گورنگ) نظم فعلی را می‌پسندند و تمام مناسبات زندگی‌شان را بر اساس کلیشه‌های آن تنظیم می‌کنند. عده‌ای همانند گورنگ (با بازی Ivan Massagué ) و باهارات (هم سلولی سیاه‌پوست گورنگ) در تلاش هستند که با توسل به زور، نظمی جدیدی محقق کنند؛ عده‌ای همچون ایموگری (خانم مصاحبه کننده و هم سلولی گورنگ) و پیرمرد ویلچرنشین به آگاهی عمومی و همبستگی خودجوش معتقد هستند و سعی دارند که با این روش به سراغ تغییر بروند.

فیلم پلتفرم Platform یک برداشت آزاد از دون‌کیشوت است که سعی دارد جامعه‌ی متفاوتی از جامعه‌ی دوران دون‌کیشوت ترسیم کند.

بنابراین فیلم پلتفرم Platform برای ساخت چنین داستانی دست به دامن سمبولیسم شده است تا در این قالب، روای روایت دون‌کیشوتی باشد که سعی در احیای جوانمردی یا عدالت در جامعه‌ی امروزی‌ دارد. جامعه‌ای که عاری از این مفاهیم است. 

اما کارگردان محترم برای روایت این داستان، زنجیرهای بسیاری را به دست و پای فضاسازی فیلمش می‌بندد تا یک میزانسن سینمایی با روایت 3 پرده‌ای تشکیل دهد که تعلیق‌های جنایی فیلم مانع از غلتیدن آن به یک تکلف‌گویی فلسفی صرف شود و همچنین با کار گذاشتن سمبول‌ها در فیلم بتواند یک پیام فلسفی-جامعه‌شناختی به مخاطب خود بدهد.
از سویی کاراکترهایی که فیلم پلتفرم Platform علاقه‌مند است آنها را به عنوان سمبول به مخاطب بقبولاند در داستان ظاهری فیلم سردرگم می‌شوند و از سوی دیگر پیامدهای باقی ماندن غذا در طبقات یعنی سرد و گرم شدن محیط زندان (البته به جز طبقه 333) و عوض شدن طبقات افراد پس از یک ماه، نقاط تعلیقی است که فضاسازی منحصر به فرد و خلاقانه‌ای برای فیلم ایجاد می‌کند اما آن را در روایت داستان به لکنت می‌اندازد.
در داستان ظاهری Platform چهار دسته انسان وجود دارد. یک قهرمان به نام گورنگ که سعی در ایجاد تغییر در ساختار این فضای دیستوپیایی دارد و آنقدر فرهیخته (شاید ناآگاه) است که با خود یک کتاب به همراه آورده است. دسته دوم زندانیانی هستند که همگی یا با او در این مسیر همراهند و یا به وضعیت موجود راضی هستند. دسته سوم زنی است که روی سکو می‌نشیند و پایین می‌رود و هر ماه یک بار این کار را تکرار می‌کند و هرکس درباره‌ی او داستانی می‌گوید که معلوم نمی‌شود بالاخره کدام داستان درست است. و دسته‌ی چهارم کارمندان این گودال هستند که شاید فکر می‌کنند این زندان 200 طبقه دارد و حتی برای وجود یک تار مو در یک غذا توبیخ می‌شوند و با ظرافت تمام به پخت غذاهای مختلف می‌پردازند.
اما این داستان ظاهری، سوراخ‌های بسیار عظیم روایی دارد. به طور مثال این سوال مطرح است که آیا ایموگری درباره‌ی میهارو و فرزند داشتن او دروغ گفته است؟ اگر دروغ گفته چرا اینکار را انجام داده و اگر دروغ نگفته پس این کودک از کجا وارد این زندان شده است‌؟ آیا کسی از زندان خارج شده و مثلا خبر وجود کودکِ میهارو را در زندان به او داده و او برای محافظت از فرزندش به زندان آمده است؟!
سوال دیگر این است که اصلا کسی از این زندان جان سالم به در می‌برد؟! آیا تریماگاسی دروغ گفته است که هم سلولی قبلی‌اش از زندان آزاد شده یا تریماگاسی با چاقوی تیزش حساب آن فرد را رسیده است؟
سوالات جدی‌تر این است که چرا افرادی که قصد خروج از این گودال را دارند، از همان روزهای اول روی سکو نمی‌نشینند تا با سکو به بالاترین طبقه برگردند یا دست کم به پایین طبقه بروند؟! و از همه مهمتر اینکه صاحب این زندان و خالق این سیرک از این کار چه هدفی دارد؟!
خالق آزمایش استنفورد به عنوان یک روانشناس که عده‌ای را در دو نقش زندانی و زندان‌بان درون یک زندان محبوس می‌کرد، با هدف بررسی روانی افراد و تاثیر جایگاه‌های گوناگون بر رفتار یک جامعه بود که فیلم‌هایی چون The Experiment و چندین فیلم و سریال دیگر نیز از روی آن ساخته شده است. اما این هدف در فیلم Platform به کلی مجهول است و حتی پیرمرد ویلچرنشین معتقد است که مدیریت اصلا وجدان یا شعور ندارد.
البته نشانه‌هایی همچون سخنان پیرمرد ویلچرنشین و باهارات در جای جای فیلم حاکی از آن است که کارگردان برای پیشبرد فیلمش گهگاه از ریل رئالیسم جدا شده و خود را به پشت قطار سمبولیسم می‌رساند تا کاستی‌های داستانش را بدین نحو جبران کند.
اما مشکل اساسی‌تر اینجاست که فیلم پلتفرم Platform در ارائه‌ی یک تصویر سمبولیک نیز ناموفق است چرا که اساسا مشخص نمی‌شود بالاخره چه کسی و چه چیزی سمبل چه کسی و چه چیزی ست؟!
رمزگشایی از نمادهای احتمالی
از سویی، مشخصا داستان فیلم پلتفرم Platform برگرفته از دون‌کیشوت است که گورنگ نیز در حال خواندن آن کتاب است. دون کیشوت یک انسان نه چندان عاقل در جامعه‌ی روزگار خود است که با توهم شوالیه بودن، سفری را آغاز می‌کند و در میانه‌ی راه به دست یک آشپز یا قهوه‌چی به شوالیه تبدیل می‌شود و به همراه یک غلام و دستیار در پی تغییر در جامعه برمی‌آید. او از یک ملکه‌ و بانوی خیالی صیانت می‌کند که سرنوشت مشخصی ندارد و در پایان نیز در این راه از بین می‌رود. حال ما باید کاراکترهای این فیلم را نماد شخصیت‌های این داستان بدانیم؟! بدون شک این کار ممکن نیست چون با آنکه تشابهاتی بین آن داستان و این فیلم وجود دارد اما نمی‌توان تطابق دقیقی بین آنها ایجاد کرد.
نمادهای سیاسی اجتماعی
از سوی دیگر اگر قرار باشد فضایفیلم پلتفرم Platform را نماد نظام‌های سیاسی‌ در نظر بگیریم و افراد را نماد اقشار مختلف حاضر در این نظام‌ها، باز هم به مشکل برمی‌خوریم. اگر مدیریت به عنوان دولت، نماد فئودالیته و سرمایه‌داری و افراد طبقات بالا دارای زیست بورژوازی و افراد طبقه‌ی پایین، اقشار ضعیف کم‌توان هستند چرا از انباشت سرمایه جلوگیری می‌شود و مالکیت فردی به عنوان مهمترین عنصر این نظام در این فیلم خط قرمز است؟!؟!؟
اگر مدیریت طرفدار ایده‌های سوسیالستی و کمونیستی است چرا همانطور که برای نگه داشتن غذا توبیخ یخ زدن یا جزغاله شدن را در نظر گرفته، برای اضافی خوردن غذا این مجازات را در نظر نگرفته است؟! کما اینکه شاید همانطور که ایموگوری گفته بود غذا به اندازه‌ی زنده ماندن همه وجود داشته باشد و پرسیدن غذای مورد علاقه به همین دلیل باشد!!! همچنین چرا مدیریت اجازه می‌دهد هرکس ابزاری برای خود به زندان بیاورد؟! مگر در این نوع نظام، مالکیت ابزار نباید در اختیار دولت باشد تا صاحب ابزار در مقابل کارگر برتری‌ای نداشته باشد!؟؟!
بدون شک هیچکدام از نمادسازی‌های سیاسی نیز نمی‌تواند با مختصات دقیق این فیلم تطابق داشته باشد بنابراین فیلم اگر هم قصد چنین کاری داشته، به شدت در این زمینه هم ناموفق بوده است.
نمادهای دینی و ماورایی
از سوی دیگر گاهی فیلم پلتفرم Platform و به خصوص افراد حاضر در آن را نماد پیامبران ادیان و نماد المان‌های دینی‌ای چون آموزه‌ی نجات، منجی، فرزند شیطان و … می‌دانند و استناد این موضوع را جای‌گذاری تکه‌هایی از انجیل در فیلم و یا مسیح خواندن گورنگ توسط افراد می‌دانند. همچنین خواب باهارات مبنی بر نجات یافتن توسط دو روح مقدس و رستگاری آنها و پیام مقدسی که پیرمرد ویلچرنشین برای آنها آورد تا در ادامه به آن عمل کنند نیز در همین پازل میگنجد.

گاهی فیلم پلتفرم Platform و به خصوص افراد حاضر در آن را نماد پیامبران ادیان و نماد المان‌های دینی‌ای چون آموزه‌ی نجات، منجی، فرزند شیطان و … می‌دانند و استناد این موضوع را جای‌گذاری تکه‌هایی از انجیل در فیلم و یا مسیح خواندن گورنگ توسط افراد می‌دانند.

بدون شک آموزه‌ی نجات به عنوان محوری‌ترین مسئله‌ی مسیحیت با اتکا به حضور خدای متجسد در کالبد مسیح در این فیلم حضوری پررنگی دارد. مسیحیان معتقدند که خدا در کالبد مسیح روی زمین آمد تا با فدا شدن و ریختن خون خود گناه اولیه‌ی انسان را از بین ببرد و راه سعادت و نجات را برای او باز کند. این آیه از انجیل یوحنا که عیسی فرمود “از خون من بنوشید و از بدن من بخورید” پس از خودکشی ایموگری در فیلم خوانده می‌شود و اشاره به داستان عیسی در انجیل دارد که این جمله را بیان کرده است و مراسم عشای ربانی نیز بر پایه‌ی همین داستان در مسیحیت به وجود آمده است. به نوعی فیلم درصدد بیان این موضوع است که گورنگ نماد مسیح است که میخواهد خود را فدا کند و با ریختن خون و غسل تعمید بشر با رسیدن پیام به افراد طبقه‌ی صفر‌، دیگر زندانیان نجات یابند.
اما همینجا است مجددا زنجیرهایی که کارگردان در فیلم به پای خود بسته از درست بودن این نماد نیز جلوگیری می‌کنند. این موضوع در دیالوگ افراد مختلف خودنمایی می‌کند. تریماگاسی و ایموگری همین کنایه را به او میزنند که دیگران باید از بدن مسیح بخورند و خون او را بنوشند اما او بوده که از بدن تریماگاسی خورده است. همچنین وقتی آنها قصد تقسیم غذاها را دارند، یکی از زندانیان به او می‌گوید که تو اگر مسیح هستی باید همانند عیسی (که معجزه‌ی عیسی آن بود که نان و شراب را چند برابر کرد) غذا را چند برابر به ما بدهی نه آنکه همان مقدار را نیز از ما دریغ کنی.
در تعبیری دیگر از نمادهای فرامادی، شاید بتوان معضل کودک درون زندان و میهارو و جابجایی او در طبقات را با شباهتی که این فیلم به فیلم بچه‌ی رزماری دارد و داستان فرزند شیطان در هم‌خوابگی گورنگ و میهارو در یک فضای عجیب و شبیه به فیلم بچه‌ی رزماری ربط داد اما این مسئله نیز آنقدر گنگ است که حتی بیان آن نیز شاید از حوصله‌ی مخاطبان این نوشته به دور باشد.
فیلم پلتفرم Platform از آن دسته فیلم‌هایی است به شدت گرفتار آفت نمادگرایی در آثار سینمایی شده است. سینمایی که باید یک موجودیت جذاب روایی داشته باشد گاهی در امتزاج با نمادگرایی آنقدر به پیچیدگی می‌افتد که پیچ خوردن فیلمنامه مثل بند ناف کودک، او را خفه می‌کند و فیلم یا یک فرزند مرده به دنیا می‌آید یا همچون Platform ناقص الخلقه می‌شود.
پایان‌بندی
نکته حائز اهمیت دیگر، پایان‌بندی فیلم پلتفرم Platform  است که تعداد زیادی از بینندگان فیلم احتمالا توقع چنین پایان‌بندیِ شاعرانه‌ و به نوعی پایان باز از یک فیلم در ژانر وحشت (Horror) نداشتند. با آنکه این فیلم در مقاطع مختلف تلاش‌هایی برای چنین پایان‌بندی خاصی انجام داد اما باز هم نتوانست از شگفتی بیننده جلوگیری کند. پایان ماجرا به نوعی همانطور که باهارات به زن و مرد طبقه‌ی بالایی گفت اتفاق افتاد. او گفت من خواب دیده‌ام که دو روح پرهیزگار مرا کمک می‌کنند که از این زندان رها شوم و در ازای این یاری، آنها جاودان خواهند شد. مشخصا باهارات از این زندان آزاد شد البته با شکل متفاوتی از تصوری که داشت و روح تریماگاسی و گورنگ نیز در یک سکانس زیبا از منظر بصری به سوی جاودانگی حرکت کردند.

یلم پلتفرم Platform به عنوان اثر اول یک کارگردان پس از چند فیلم کوتاه نمی‌تواند دستاورد کوچکی لقب بگیرد و با آنکه فیلم متوسطی به حساب می‌آید اما به خوبی داستان خود را در پرده‌ی دوم روایت سرپا نگه می‌دارد

اما مشکل بیننده با این پایان‌بندی به واقع با بی‌حاصلی فیلم است. توگویی فیلم درجایی که باید شروع شود، تمام می‌شود. فیلم تمام می‌شود درحالیکه بالاخره معلوم نیست که رسیدن این پیام به افراد طبقه‌ی صفر چه سودی خواهد داشت؟! فرض کنیم که افراد طبقه‌ی صفر نیز مانند ایموگری متوجه شوند که حیله و فریبی در کار است و حضور کودک که خط قرمز مدیریت تلقی می‌شود به عنوان یک واقعیت در زندان حضور دارد؛ چه اتفاقی قرار است بیفتد؟! چرا نام کودک رامسس و نام سگ ایموگری رامسس دوم است؟! اصلا چرا طبقه‌ی آخر نباید سرد و گرم شود!؟ انتهای گودال کجاست و چرا همانطور که دختر سوار بر سکو به سمت بالا رفت چرا این فکر به ذهن دیگر افراد طبقات پایین نمی‌افتد!؟ آیا اساسا انسان‌ها آمده‌اند در آنجا که به گفته تریماگاسی بخورند؟! نجات یافتن این افراد که در طبقات بالا بر سر طبقه‌ی پایین مدفوع میریزند و در طبقات پایین یکدیگر را میکشند در چیست و به چه معناست؟! آیا عدالت همین نیست که در این زندان حکم‌فرماست؟! آیا انسان‌های نادان شایسته‌ی زندگی هستند و هزاران سوال دیگر که با چنین پایان‌بندی حداقلی به هیچ‌ کدام از آنها پاسخ داده نمی‌شود اما منصفانه این است که اگر با نگاه یک فیلم اولی به این فیلم نگاه کنیم میتوان به همین مقدار نیز اکتفا کرد.
اساسا فیلم پلتفرم Platform به عنوان اثر اول یک کارگردان پس از چند فیلم کوتاه نمی‌تواند دستاورد کوچکی لقب بگیرد و با آنکه فیلم متوسطی به حساب می‌آید اما به خوبی داستان خود را در پرده‌ی دوم روایت سرپا نگه می‌دارد و با قرار دادن داستانک‌های شخصی بین دو فرد حاضر در سلول و یک روند تهذیب و تغییر کاراکتر در گورنگ و همچنین حضور میهارو و داستان‌هایی که او ایجاد می‌کند، ریتم فیلم را حفظ می‌کند. در این میان بازی‌های بسیار روان و دلچسب بازیگران به خلق یک فضای قابل قبول کمک شایانی کرده است با آنکه بازیگران در جای جای فیلم مجبور به بیان جملات گل درشت و مفهومی هستند اما به جز اندک دفعاتی که بیننده با این جملات پس زده می‌شود، بازیگران توانسته‌اند از پس نقش‌های ریز و درشتشان خوب بربیایند.
در پایان باید گفت که فیلم پلتفرم Platform با آنکه در خلق فضا و فضاسازی روایی بسیار وامدار سری فیلم‌های مکعب Cube است و ایده‌‌ای مشابه با ایده‌ی آزمایش استنفورد و فیلم‌هایی ساخته شده بر اساس آن چون Experiment است و یک شباهت فرمال عجیب در نام انگلیسی خود یعنی سکو Platform و مفهوم همبستگی اجتماعی و ایده‌های کمونیستی‌اش با انیمیشن تعادل Balance دارد و در بیان دغدغه‌های فاصله‌ی طبقاتی و نظام ناعادلانه‌ی توزیع ثروت و برهم‌کنش افراد طبقات متفاوت به فیلمی که این روزها بسیار سر زبان‌هاست یعنی انگل Parasite شبیه است اما فیلم متوسط خلاقانه‌ای در خلق یک موقعیت یک موقعیت خاص است که با اتکا به آن توانسته است گلیم خود را از آب بیرون بکشد.

 

منبع فیلم مووی


فیلم های وحشت آبزی یک زیر ژانر آشنا است که در سال های اخیر کمتر به آن پرداخته شده است، اما تب دریا ساخته Neasa Hardiman نشان می دهد که چرا باید هنوز از آنچه در زیر اقیانوس ها نهفته است ترسید. این فیلم ضمن ارائه موجودات آبزی خطرناک، با داستانی نسبتا مطلوب که فرضیات شما را از ناشناخته به چالش می کشد، کلاسیک هایی مانند بیگانه و موجود را به شما یادآوری می کند. با توجه به وضعیت فعلی جهان، تماشای فیلمی مانند Sea Fever که در آن کلمه "قرنطینه" به شدت وارد فیلمنامه می شود، بدون اینکه بخواهید به نبرد روزانه ما با COVID-19 بپردازید دشوار است. در حقیقت تب دریا یک اثر ریز بودجه نسبتاً خوب است که کارگردانی و فیلمبرداری روان و زیبایی دارد. همان طور که گفتم تب دریا؛ فیلمی علمی تخیلی مهیج به کارگردانی نیسا هاردیمن است. گروهی از ماهی گیران، با موجودی ناشناخته رو برو می‌شوند که جانشان را به خطر انداخته است…

Sea Fever - تب دریا

تب دریا فیلمی است در مورد سیوبون، دانشجوی زیست شناسی دریایی، که سوار کشتی می شود تا در سفری دریایی برای ماهیگیری در ساحل غربی ایرلند تحقیق کند. این کشتی کوچک ماهیگیری توسط یک زوج با بازی کانی نیلسن و دوگاری اسکات به همراه خدمه ای اندک اداره می شود. شخصیت سیوبون با بازی هرمیون کورفیلد که ابتدا درون گرا و تنها است و سعی در حفظ حریم خصوصی خود دارد، به تدریج در درون خدمه این کشتی که چون خانواده هستند قرار می گیرد. اما در ادامه خدمه با وقایعی عجیب در قلب دریا روبرو می شوند که جریان داستان فیلم مربوط به آن می شود. نویسنده / کارگردان Neasa Hardiman فیلمی کاملاً مرتبط با آنچه که امروز در جهان اتفاق می افتد ساخته است. اما چرا با وقایع امروز جهان مطابقت دارد؟ چون شخصیت ها نمی دانند چه کسی در این مأموریت آلوده است و راهی برای مبارزه با آن ندارند، درست مثل وضع بیماری کرونا در جهان. آنها حتی در جستجوی کسب پاسخ ها، یکدیگر را برای محافظت از خود در انزوا یا قرنطینه قرار می دهند.

 Sea Fever - تب دریا

عنوان فیلم یعنی "تب دریایی" نوعی بیماری است که ملوانان وقتی در دریا دچار اختلال عصبی می شوند، می گویند دچار تب دریایی شده اند. در واقع این بیماری نوعی واکنش روانپزشکانه ناشی از کمبود خواب است. هاردیمان با این ایده روانی یک اِکو وحشت خاص تولید کرده که در دوران همه گیری COVID-19 آینه واقعی بزرگی از آن را دیده ایم. هرچند در ظاهر این فیلم شباهت هایی با این روزها دارد اما تب دریا در مورد ویروس نیست‌ بلکه عنصر اصلی این فیلم یک انگل است. این اثر در مورد گرفتن منابعی از دریا است که متعلق به بشری چون انسان نیست؛ در واقع این فیلم در مورد جنگ دریایی است. ما در این فیلم با یک ماهی مرکب انگلی بزرگ طرف هستیم که به این کشتی کوچک می چسبد، و مانع از حرکت آن می شود. و این خود آغاز جریان یک سلسله رفتارهای روان شناختی پُر تنش است. و در ادامه بیننده باید ببیند یک دانشمند تازه کار می تواند برای نجات خدمه کشتی کافی باشد یا نه؟! این فیلم باعث می شود تا به این فکر کنیم که چه کسی حق دریا و منابع آن را دارد. در این فیلم ما شاهد تنش بین انسان و طبیعتِ دریا هستیم. در واقع مخلوط کردن یک دانشمند تنها با گروهی که دریا را می شناسند، یک روش مفید در پیشبرد طرح فیلمنامه است.

 Sea Fever - تب دریا

نشانه ها، علامات یا خرافات بخش مهمی از این فیلم هستند. برای نمونه در ابتدا خدمه کشتی متوجه موی قرمز دختر جوان دانشمند می شوند، و با تعجب و کنایه به آن اشاره می کنند. نمی دانم خبر دارید یا نه، اما این خرافات در بین ملوانان وجود دارد که موهای قرمز بد شانسی به ارمغان می آورد. استفاده از خرافات این چنینی در فیلمنامه یک نقوش هوشمندانه است زیرا که در طول اثر نمی توانید باور کنید این خرافه است یا واقعیت؛ و خود این تنش آفرین است. به طور کلی اهل دریا از طبیعت و خرافه های گوناگون برای پیش بینی فاجعه استفاده می کنند. دنیای طبیعی درباره اتفاقات بد هشدار می دهد و این ما مردم هستیم که می توانیم به آن گوش دهیم؛ یا بدون توجه به آن از کنارش رد شویم. فیلم تب دریا در طول زمان نه چندان طولانی خود سوالات بسیاری از بیننده می پرسد، و همچنین ما را با این عقیده روبرو می کند که ماهی مرکب به خودی خود بد نیست و این انسان است که تهدید نهایی بشر است. من با فرهنگ عامه کشور مبدأ فیلم یعنی ایرلند آشنایی ندارم، اما در طول نمایش این فیلم در فستیوال های سینمایی شنیده بودم، که تب دریا شباهت فراوانی به افسانه های موجودات دریایی در قصه های عامه ایرلندی دارد. بدون تردید این فیلم می تواند یک تمثیل روشن و پرتنش در مورد استفاده بی حد و مرز انسان از دنیای طبیعی باشد. اما به هر حال تب دریا به عنوان یک اثر سینمایی با یک ایده و طرح خوب که با جلوه های عملی عالی و کارگردانی هوشمند تولید شده است، قابل ستایش می باشد.

منبع:

https://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/world/26386-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AA%D8%A8-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7-sea-fever


فیلم Underwater شاید همه‌ی موادِ لازم برای تبدیل شدن به نسخه‌ی زیر آبیِ «بیگانه‌»ی ریدلی اسکات را گردآوری کرده است، اما فاقدِ مهارت، چشم‌انداز و جسارتِ فیلمسازی لازم برای به نتیجه رساندنِ آنهاست. همراه زومجی باشید.

بهترین و بدترین چیزی که می‌توان درباره‌ی «زیر آب» (Underwater) گفت این است که این فیلم یکی از آن فیلم‌هایی است که آدم از شکستش ناراحت می‌شود؛ نه یکی از آن فیلم‌های بسیاری که سقوط‌شان را با نهایتِ عدمِ همدردی لحظه‌شماری می‌کنیم و جشن می‌گیریم، بلکه یکی از آنهایی که آدم با اشتیاق، موفقیتش را آرزو می‌کند و با خیال‌پردازی درباره‌ی چیزی که می‌توانست به آن تبدیل شود، با افسوس و اندوه از کنار لاشه‌ی به جا مانده از آن عبور می‌کند. تقریبا به زور می‌توان یک طرفدارِ ژانر وحشت را گیر آورد که از کنار هم قرار گرفتنِ چنین خصوصیاتِ هیجان‌انگیز و چنین منابعِ الهامِ خاطره‌انگیزی از خود بی‌خود نشود. این فیلم همان‌طور که از اسمش مشخص است، در اعماقِ تاریک‌ترین و خصومت‌آمیزترین نقطه‌ی اقیانوس جریان ندارد که دارد. حولِ و حوشِ یک سری محققان و کارمندان یک تشکیلاتِ حفاری غول‌آسا در کفِ اقیانوس نمی‌چرخد که می‌چرخد. آن‌ها را در راهروهای تنگ و باریکِ محیط‌های صنعتی با لامپ‌های فلورسنتی که پرپر می‌زنند و سپس درحالی‌که لباس‌های غواصی سای‌فای به تن کرده‌اند در محاصره‌ی میلیاردها تُن آب دنبال نمی‌کند که می‌کند. آن‌ها به خاطر اکتشاف و فضولی کردن در مکان‌های ناشناخته‌ای که باید به دور از چشمِ انسان‌ها باقی می‌ماند، با هیولاهایی لاوکرفتی که مغزشان قادر به هضمشان نیست مواجه نمی‌شوند که می‌شوند. این فیلم شامل یک دخترِ افسرده اما جنگنده و مقاوم که با گذشته‌ای آزاردهنده مبارزه می‌کند نمی‌شود که می‌شود.

underwater

به بیانِ دیگر، «زیر آب» می‌خواهد همان کاری را با اقیانوس‌ها انجام بدهد که پیش از آن، «بیگانه» (Alien) با فضا و «سقوط» (The Descent) با غارها انجام داده بود. این فیلم می‌خواهد همان وحشتِ کلاستروفوبیک و روانکاوانه‌ای که «بیگانه‌» از سرگردانی در نقطه‌ی پرتی از کهکشان و «سقوط» از سینه‌خیز رفتن در تونل‌های فشرده‌ی زیر زمین استخراج کرده بودند را از اقیانوس استخراج کند. و در لحظاتِ پایانی‌اش سعی می‌کند به «کلاورفیلد» (Cloverfield) هم ناخنک بزند. مخصوصا باتوجه‌به اینکه «زیر آب» در ظاهر شبیه فیلمی خارج از زمان احساس می‌شود. این فیلم حکم فسیلی به جا مانده از یک گونه‌ی جانوری منقرض‌شده از یک عصرِ به پایان رسیده از یک دنیای مُتلاشی‌شده را دارد. «زیر آب» به‌عنوانِ فیلمی که پس از گذشتِ حدودِ سه سال از اتمامِ فیلم‌برداری‌اش اکران شده است، طبیعتا محصولِ تفکر و نوعی از فیلمسازی است که در دورانِ فرمانروایی ابرقهرمانانان و امپراتوریِ دیزنی بدون اینکه فاسد شود، به پایانِ تاریخِ مصرفش رسیده است. «زیر آب» از یک طرف یک فیلمِ اورجینال است و از طرف دیگر یک فیلمِ 80 میلیون دلاری گران‌قیمت حساب می‌شود. از یک طرف یک بی‌مووی است و از طرف دیگر برای نمایش در پردیس‌های سینمایی ساخته شده است.

شاید زمانی «اورجینال» و «پُرخرج» با یکدیگر همخوانی داشتند، اما آن‌ها چند سالی می‌شود که مثل آب و روغن دربرابر مخلوط شدن مقاومت می‌کنند و مثل سگ و گربه چشمِ دیدنِ یکدیگر را ندارند. در دنیایی که هر چیزی با بیش از 80 میلیون دلار بودجه یا درباره‌ی ابرقهرمانان است یا با هدفِ جذبِ مشترکانِ جدید برای پلتفرم‌های استریمینگ ساخته می‌شود، دیدنِ «زیر آب» مثل ماشینِ زمانی است که آدم را به دهه‌ی نود شلیک می‌کند. دردِ شکستِ «زیر آب» زمانی سوزناک‌تر می‌شود که بدانیم برای مدتی به نظر می‌رسید که این فیلم بالاخره می‌خواهد حقِ مطلب را درباره‌ی وحشتِ اقیانوس ادا کند. شاید اسمِ فضای خارج از جو زمین به‌عنوانِ ناشناخته‌ترین و مرگبارترینِ مقصدِ اکتشافی بشر بد در رفته باشد، اما اگر اقیانوس‌ها بیشتر از فضا لایقِ این صفات باشند، کمتر نیستند. درواقع دانشِ بشریت از اقیانوس در مقایسه با چیزی که درباره‌ی فضا می‌دانیم به‌طرز شوکه‌کننده‌ای ناچیز است. در حالی از سال 1969 تاکنون 12 نفر روی سطحِ ماه قدم گذاشته‌اند که فقط سه نفر به درازگودال ماریانا، ژرف‌ترین مکانِ پوسته‌ی زمین در اقیانوس آرام سفر کرده‌اند که یکی از آن‌ها جیمز کامرونِ خودمان است که بودجه‌ی سفرش را با خرجِ 10 میلیون دلار از جیب خودش تأمین کرده بود.

فیلم Underwater

درازگودالِ ماریانا، یک زخمِ هلالی‌شکل به طولِ 2 هزار و 550 متر و عرضِ 69 کیلومتر است؛ فاصله‌ی بینِ سطحِ اقیانوس و عمیق‌ترین نقطه‌ی گودال، یازده کیلومتر است. به عبارت دیگر، اگر کوه اِورست را درونِ این گودال بیاندازیم، نوک کوه حدود 2 کیلومتر زیر آب قرار می‌گیرد. اگرچه 71 درصد از فضای زمین از اقیانوس‌ها تشکیل شده است، اما هنوز حدود 95 درصد از اقیانوس‌ها کاملا کشف‌نشده هستند. اگرچه کفِ اقیانوس‌ها با رادار نقشه‌برداری شده است، اما نقشه‌‌ی اقیانوس‌ها به اندازه‌ی نقشه‌ی سیاره‌های اطراف‌مان پُرجزییات نیستند. درواقع فقط 5 دهم درصد از اقیانوس‌ها با بالاترین رزولوشن نقشه‌برداری شده‌اند. اگرچه فرستادنِ فضاپیما یا ماهواره به فضا سخت است، اما گشت و گذرا در کفِ اقیانوس هم به معنای دست‌وپنجه نرم کردنِ با فشارِ وحشتناکی به اندازه‌ی 50 موتور جت است. همچنین در حالی که انسان از مزیتِ دیدنِ اجرام فضایی با وجودِ ماهیتِ دورافتاده‌شان بهره می‌برد، ظلماتِ مطلق در اعماقِ اقیانوس‌ها فرمانروایی می‌کند. کاوشگران در گودالِ ماریانا، جانورانِ بیگانه‌ای را کشف کرده‌اند که برای بقا در تاریکی محض و فشارِ متلاشی‌کننده، تکامل یافته‌اند؛ جانورانی که رویارویی با آن‌ها هیچ فرقی با روبه‌رو شدنِ با یک موجودِ بیگانه روی سطحِ مریخ ندارد. اکثرمان در حالی به آسمان‌ها چشم دوخته‌ایم که همین الان فضای مایعی به همان اندازه اسرارآمیز و بکر اطراف‌مان را محاصره کرده است.

«زیر آب» می‌خواهد همان کاری را با اقیانوس‌ها انجام بدهد که پیش از آن، «بیگانه» (Alien) با فضا و «سقوط» (The Descent) با غارها انجام داده بود

نیک کاتر، نویسنده‌ی رُمان «عمق»، وحشتِ اقیانوس را از زبانِ یکی از کاراکترهایش این‌گونه توصیف می‌کند: «این پایین آب، همون آب همیشگی نبود. آب چیزیه که از شیرِ آشپزخونه یا از فواره‌ی حوضچه‌ی پارک بیرون میاد. آب وان‌های حموم، استخرها و البته اقیانوس رو پُر می‌کنه. اما از یه عمقی به بعد، آب به سدی دربرابر تموم چیزهایی که به یاد میاری، تموم چیزهایی که فکر می‌کنی می‌دونی تبدیل میشه. تو درونش گیر می‌کنی، به بازیچه‌ی دستش تبدیل می‌شی. تمرکز، سابیده میشه. افکارت جهش‌یافته می‌شن. اما فشار. روح نمی‌تونه از پسش بربیاد. نباید همچنین انتظاری ازش داشت. انسان‌ها برای این فشار ساخته نشدن. یه دلیلی داره که هیچی این پایین زندگی نمی‌کنه یا هیچی نباید این پایین زندگی کنه». خلاصه در اینکه «زیر آب» دست روی مکانِ پتانسیل‌داری برای قلقلک دادنِ ترس‌هایمان گذاشته است شکی نیست. پتانسیل از منافذِ فیلم به بیرون شلیک می‌شود. این فیلم می‌خواهد به قلمرو و جولانگاهِ خدایان و هیولاهای لاوکرفتی باستانی سرک بکشد. دیگر وحشتی اصیل‌تر و باقدمت‌تر از این نداریم. داریم درباره‌ی فیلمی حرف می‌زنیم که خیز برداشته تا کاری کند در طولِ تماشای آن به کپسولِ اکسیژن نیاز پیدا کنیم.

فیلم Underwater

داستان در یک تشکیلاتِ حفاری غول‌آسا که در گودالِ ماریانا واقع است اتفاق می‌افتد. کریستین استوارت نقشِ نورا، قهرمانِ فیلم را ایفا می‌کند؛ یک مکانیک که محلِ کارش در جایی قرار دارد که وزنِ طاقت‌فرسای کلِ دنیا را روی شانه‌هایش احساس می‌کند و سطحِ پوستش برای یک جرعه‌ی گوارا از اشعه‌ی نورِ خوشید له‌له می‌زند. استورات با آن موهای بلوندِ کوتاهش، چهره‌ی نورا را بلافاصله سرشار از چنان حجمی از تشویش و هیاهوی درونیِ قابل‌لمسی می‌کند که اگرچه فعلا چیزی درباره‌اش نمی‌دانیم و اگرچه مونولوگِ ابتدایی‌اش، یکی از آن مونولوگ‌های کلیشه‌ای که باعث می‌شود برای آینده‌ی فیلم نگران شویم است، اما همزمان استورات به نقطه‌ی ثقلِ این دنیا تبدیل می‌شود؛ به ذره‌بینی که تمام وحشت‌های وسیعِ ناشی از زندگی در اعماقِ اقیانوس را در دو نقطه‌ی تپنده (چشمانش) روی سطحی پژمرده (صورتش) متمرکز می‌کند؛ در یک نگاه می‌توانیم حدس بزنیم که او نه یک قهرمانِ بزن‌بهادر، بلکه آدمِ آسیب‌پذیری است که به اندازه‌ی هر کس دیگری از زندگی در این شرایط عاصی شده است. استورات در اکثرِ لحظاتِ حضورش جلوی دوربین، حالتِ تدافعی، خمیده و موج‌زده‌ای که در چند سال اخیر در فیلم‌های مستقلش دیده‌ایم به خود گرفته است. او به کالبدِ شخصیتِ تک‌بُعدی و توخالی‌اش زندگی می‌دمد.

استفاده‌ی افراطی از ترفندِ جامپ‌اِسکر شاید در چارچوبِ فیلم‌های زیرژانرِ خانه‌ی جن‌زده قابل‌درک باشد (هرچند اجرای بدِ آن در این فیلم‌ها هم قابل‌توجیه نیست)، اما دیدنِ آن در فیلمی که با وحشتِ کیهانی کار دارد، یک گناهِ نابخشودنی است

حتی بدونِ مونولوگِ بد ابتدایی‌اش هم فقط با دیدنِ او می‌توانیم حدس بزنیم که آدم فقط در صورتی کار کردن در جهنمِ زیر اقیانوس را می‌پذیرد که قصد فرار کردنِ از شیاطینِ روی زمین را داشته باشد. به عبارت دیگر در فیلمی که هرچه از عمرش می‌گذرد، بی‌هویت‌تر و مصنوعی‌تر می‌شود، نقش‌آفرینی استورات در ابتدا تنها بخشِ قابل‌لمس و طبیعی‌اش را شامل می‌شود و در انتها به یکی از بی‌شمار ویژگی‌های هدررفته‌اش تبدیل می‌شود. استورات شاید قایقِ پُر سوراخِ فیلم را برای دقایقی شناور نگه دارد، اما بالاخره دربرابرِ امواجِ خروشانِ فیلمی که چیزی بیش از مجموعه‌ای از صداهای گوش‌خراش و تصاویرِ درهم‌برهم و سرگیجه‌آورِ نیست به زانو در می‌آید. هنوز پنج دقیقه از آغازِ فیلم نگذشته است که نورا به خودش می‌آید و می‌بیند در حال فرار کردن از امواجِ وحشی آبِ اقیانوس آرام که راهی به داخلِ تشکیلات یافته‌اند است و باید با بستنِ مسیر آب، برخی از همکارانش را قربانی نجاتِ دیگر بخش‌های سازه کند. کمی بعدتر او به گروهِ کوچکی از بازماندگان می‌پیوندد. «زیر آب» همه‌ی تیپ‌های فیلم‌های ترسناک را تیک می‌زند؛ کاپیتان بی‌باکی با گذشته‌ای غم‌انگیز، یک مهندسِ جوانِ خوش‌چهره، یک کارگرِ سیاه‌پوست، یک زنِ بیولوژیست که عاشقِ مهندس است و صد البته عضوِ شوخ و گستاخِ گروه.

به محض اینکه آن‌ها دور هم جمع می‌شوند مثل روز روشن است که آن‌ها چیزی بیش از تکه گوشت‌های متحرکی که در صفِ سلاخی شدن توسط قصاب ایستاده‌اند نیستند. یکی از آن‌ها ریش دارد و فرانسوی است؛ یکی دیگر یک عروسک خرگوش دارد؛ یکی مزه می‌پراند و یکی هم خوب جیغ می‌زند. هویتِ نورا به‌عنوانِ پیچیده‌ترین عضوِ گروه چیزی بیش از ترکیبی از نسخه‌های مختلفِ اِلن ریپلی نیست؛ موهای نورا به‌طرز «بیگانه 3»‌واری کوتاه است، به‌طرز «بیگانه‌ها»‌واری یک تفنگِ کله‌گنده با خود حمل می‌کند و به‌شکلی که تداعی‌گرِ فینالِ «بیگانه‌» است، بخشِ قابل‌توجه‌ای از فیلم را در زیرشلواری‌اش می‌دود. در حالت عادی مشکلِ شخصیت‌پردازی، قابل‌پیش‌بینی‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین ایرادی است که می‌توان به یک بی‌موویِ ترسناک گرفت. در عوض، «زیر آب» می‌تواند کمبودش در این زمینه را از روش‌های دیگری جبران کند؛ قضیه این است که شاید اولین چیزی که از دیدنِ «زیر آب» به ذهن‌تان خطور می‌کند امثالِ «بیگانه» و «سقوط» است، اما این فیلم بش از هر چیزِ دیگری، حکمِ نسخه‌ی زیر آبی «افقِ رویداد» (Event Horizon)، شاهکارِ پاول دابلیو. اِس. اندرسون را دارد.

 

ادامه مطلب در لینک زیر

https://www.zoomg.ir/2020/5/31/326142/underwater-movie-review/


دانلود فیلم نسکافه داغ داغ رایگان با کیفیت HD

دانلود فیلم ایرانی نسکافه داغ داغ با لینک مستقیم

فیلم سینمایی نسکافه داغ داغ به کارگردانی علی قوی ‌تن

دانلود کامل فیلم نسکافه داغ داغ از سایت فردیس فیلم

دانلود فیلم نسکافه داغ داغ

 

مشخصات فیلم نسکافه داغ داغ:

نام فیلم :نسکافه داغ داغ

نام انگلیسی فیلم : neskafe daghe dagh

کیفیت ها :  720p,360p

مخاطب: بزرگسالان

نوع فیلم : سینمایی

محصول : ایران

موضوع : درام

نویسنده : علی قوی ‌تن

کارگردان : علی قوی ‌تن

تهیه کننده : علی قوی ‌تن

سال تولید : 1385

تاریخ انتشار : 1387

مدت زمان : — دقیقه

بازیگران نسکافه داغ داغ:

خسرو شکیبایی ، یکتا ناصر ، افسانه چهره ‌آزاد ، داوود اکرمیان ، السا فیروزآذر و …

.:: لینک های دانلود رایگان فیلم نسکافه داغ داغ ::.

دانلود فیلم با کیفیت 720p

لینک مستقیم

دانلود فیلم با کیفیت 360p

لینک مستقیم


دانلود فیلم کفشهایم کو با لینک مستقیم


درباره فیلم سینمایی نسکافه داغ داغ:

نسکافه داغ داغ عنوان فیلمی بوده که کارگردانی آن به وسیله علی قوی ‌تن صورت گرفته است . در کارنامه هنری قوی ‌تن فیلم هایی نظیر ؛ رویای سهراب ، پل سفید ، سرود تولد ، بازگشت ، آسمان آبی مادرم ، توطئه ، تنها و …..به چشم می خورد.فیلم نامه نسکافه داغ داغ را قوی ‌تن خود نگاشته و خود نیز تهیه کنندگی آنرا برعهده گرفته است‌.

داستان فیلم نسکافه داغ داغ:

همسر نیکا یک کارخانه عروسک سازی دارد ، نیکا خود علاقه به گویندگی برنامه های عروسکی داشته که همسرش با او مخالفت می کند اما ….


اینستاگرام را می‌توان یکی از مناسب‌ترین شبکه‌های اجتماعی تصویر محور در نظر گرفت که در حال حاضر خدمات گوناگونی به افراد و کسب و کارها ارائه می‌دهد. شما به واسطه این شبکه اجتماعی می‌توانید در مدت زمان کوتاهی کسب و کار خود را در این فضا راه اندازی نمایید. یکی از مهم‌ترین موجودیت‌های این فضا را می‌توان فالوورها در نظر گرفت. در ادامه این مقاله به بررسی دقیق در رابطه با خرید فالوور اینستاگرام خواهیم پرداخت. آگاه بودن از روش‌های افزایش فالوور باعث می‌شود در زمان سریع‌تری به اهداف خود برسید. در ادامه همراه ما باشید.

تاثیر اینستاگرام بر کسب و کارهای اینترنتی

اینستاگرام در حال حاضر به یکی از ابزارهای مناسب برای راه اندازی کسب و کارهای اینترنتی تبدیل شده است، شما به واسطه این فضا خواهید توانست در مدت زمان کوتاهی کسب و کار خود را راه اندازی نمایید و میزان فروش خود را چندین برابر نمایید. یکی از مهم‌ترین موجودیت‌هایی که در این فضا وجود دارد، فالوورها هستند. فالوورها نقش اساسی در موفقیت یا عدم موفقیت کسب و کار شما دارند. شما به واسطه همین فالوورها خواهد بود که خواهید توانست، میزان فروش خود را بیشتر نمایید. به نوعی می‌توان گفت افزایش تعداد اعضای یک صفحه می‌تواند نشان دهنده میزان اعتبار و قدمت یک صفحه در این شبکه اجتماعی باشد؛ به همین دلیل است که مدیران کسب و کارهای بزرگ و کوچک همواره به دنبال افزایش دنبال کنندگان صفحات خود هستند. در ادامه این مقاله ما در رابطه با یکی از روش‌های افزایش فالوور صحبت خواهیم کرد.

چگونه فروش خود را چندین برابر کنیم

همان طور که گفته شد، فالوورها در این فضا نقش همان مشتریان در بازارهای سنتی را دارند. شما هرچه تعداد فالوور بیشتری جذب نمایید به طبع آن فروش بیشتری را خواهید داشت. روش‌های مختلفی برای افزایش تعداد دنبال کنندگان وجود دارد که در ادامه به چند روش شناخته شده و پر استفاده اشاره خواهیم کرد.

انواع روش‌های افزایش فالوور اینستاگرام

روش‌های مختلفی برای افزایش تعداد فالوور اینستاگرام وجود دارد؛ از تولید محتوای دست اول گرفته تا خرید فالوور اینستاگرام که هر کدام از این روش‌ها مزایا و معایبی را به همراه دارد. آگاه شدن شما از این مزایا و معایب باعث خواهد شد که با دیدی بهتری نسبت به قبل روش افزایش دنبال کنندگان خود را پیگیری نمایید. در ادامه به انواع روش‌های خرید فالوور اینستاگرام اشاره خواهیم کرد. نکته مهم در رابطه با این روش جذب فالوور را می‌توان افزایش به تعداد دلخواه، افزایش در سریع‌ترین زمان ممکن، مناسب بودن برای تمام کسب و کارها و غیره در نظر گرفت.

 


1.خرید فالوور فیک

یکی از روش‌های شناخته شده برای افزایش تعداد فالوور اینستاگرام را می‌توان استفاده از فالوور فیک در نظر گرفت. شما در این روش به واسطه خرید فالوور ارزان می‌توانید یک ویترین مناسب از فالوور برای صفحه خود بسازید. نکته مهم در رابطه با خرید فالوور فیک آن است که این نوع از فالوور‌ها به هیچ عنوان تعاملی با صفحه شما برقرار نخواهند کرد و دلیل آن را هم می‌توان در فیک بودن فالوورها در نظر گرفت.

این نوع از فالوورها به وسیله نرم افزار ساخته می‌شوند و شما با اشخاص حقیقی سر و کار ندارید. به نوعی می‌توان گفت پشت این نوع از شیوه خرید فالوور فیک اینستاگرام تنها چند شماره مجازی قرار دارد نه هیچ چیز دیگری! استفاده از این نوع از فالوورها برای شروع صفحه می‌تواند مناسب باشد. به عنوان مثال شما پس از راه اندازی صفحه آموزشی خود می‌توانید با خرید این نوع از دنبال کنندگان به صفحه خود اعتبار لازم را ببخشید.

2.خرید فالوور واقعی

یکی دیگر از روش‌های افزایش فالوور را می‌توان خرید فالوور ایرانی و واقعی در نظر گرفت. در این شیوه خرید فالوور اینستاگرام شما با افراد واقعی سر و کار خواهید داشت این بدان معنا است که این نوع از کاربران میزان تعامل بالایی برای صفحه شما به ارمغان خواهند آورد. از مزیت‌های این نوع از دنبال کنندگان می‌توان به میزان تعامل بالا، مناسب بودن برای تمام کسب و کارها، واقعی بودن، هزینه پایین نسبت به کیفیت فالوور اد شده و غیره اشاره کرد.

پس می‌توان نتیجه گرفت اگر به دنبال فالووری هستید که برای شما لایک و کامنت به ارمغان بیاورد استفاده از این نوع فالوور مناسب کار شما خواهد بود. نکته مهم و ضروری در رابطه با این نوع از فالوورها آن است که شما با افراد واقعی سر و کار دارید و این نوع از دنبال کنندگان در صورتی در کانال شما خواهند ماند که شما بتوانید محتوای مناسب و دست اول برایشان تولید نمایید. به همین منظور پیشنهاد می‌شود قبل از خرید فالوور اینستاگرام حتما برنامه و استراتژی مناسبی برای تولید محتوای خود داشته باشید تا میزان ریزش دنبال کنندگان شما به حداقل برسد. این نوع از فالوور خود به دو دسته اختیاری و اجباری تقسیم بندی می‌شوند که در ادامه به توضیح در رابطه با آن‌ها خواهیم پرداخت.

فالوور اختیاری یا اجباری

همان طور که گفته شد در هنگام خرید فالوور اینستاگرام واقعی شما با دو دسته اختیاری و اجباری رو به رو خواهید شد. در نوع اختیاری کاربران به اختیار خود و به وسیله نمایش پاپ آپ به صفحه شما می‌پیوندند؛ اما در روش اجباری کاربران به اجبار توسط روش‌های مختلفی به صفحه اینستاگرامی شما اضافه می‌شوند. عمده تفاوت این دو روش را می‌توان در میزان ریزش در نظر گرفت. به دلیل اختیاری بودن عضویت در روش اول نسبتا ریزش کمتری را شاهد هستیم اما در روش اجباری به دلیل اضافه شدن کاربران به اجبار در صفحه اینستاگرام، ما با میزان ریزش بیشتری مواجه خواهیم شد. قیمت فالوور اختیاری نسبت به نوع اجباری مقداری گران‌تر است و دلیل آن را هم می‌توان در فرآیند اد شدن کاربران در نظر گرفت.

 


از جمله تجهیزات که در عملیات های بتن ریزی ساختمان ملزم به استفاده از آن هستند، بتونیر می باشد. این بتونیر در اصطلاح عامیانه تری با عنوان میکسر بتن نیز شناخته می‌ شود و می ‌تواند در انواع میکسر بتن برقی، میکسر بتن دیزلی، میکسر بتن بنزینی و... طراحی و تولید شوند. بتونیر را می ‌توان در جمع اصلی‌ ترین تجهیزات ساختمان سازی قرار داد. این تجهیز در مسیر ساخت بتن قدم بسیار مهمی را بر می ‌دارد و عملکرد مطلوب آن جدا از ساخت بتن مرغوب می تواند باعث سرعت بخشیدن به عملیات های بتن ریزی ساختمان ها باشد.

بتونیر چیست؟

البته شرایط کاری و حجم های گوناگون از فضا های ساختمان سازی، تاثیرات مستقیم در نوع بتونیر خواهند داشت. از میکسر بتن برقی تا میکسر بتن دیزلی و بنزینی بسته به تامین شرایط گوناگون فضا های ساخت و ساز مورد استفاده قرار می گیرند. اگر چه می توان میکسر بتن  را در جمع آشناترین تجهیزات ساختمان سازی قرار داد، با این وجود این تجهیز همراه با الزامات حاکم بر آن در زمان خرید تا بهره برداری موضوعی است که می تواند سوالات بسیاری برای افراد گوناگون تولید کند. در این مقاله قصد تشریح کامل بتونیر یا همان میکسر بتن را داریم تا بتواند فضایی مطلوب به جهت آشنایی برای کسانی باشد که به هر دلیلی به این تجهیز نیازمند هستند.

بتونیر چگونه کاری انجام می دهد؟

ساخت بتن یک عملیات وابسته به زمان است. از اختلاط مواد تشکیل دهنده بتن تا سفت شدن آن فاصله بسیار کوتاه زمانی وجود دارد. زمانی که اگر به سر آید، یقینا شما را با بتن سخت شده ای مواجه خواهد کرد و اگر این بتن در جای خود قرار نگرفته باشد، دردسر های بسیاری در پی خود خواهد داشت. از طرفی اختلاط بتن اصلی ‌ترین فاکتور در استحکام آن است. اگر به هر دلیلی نتوانید مواد تشکیل دهنده بتن را به خوبی در هم آمیزید، یقینا با بتن بسیار ناهمگن و ضعیف و شکننده ای در فاز نهایی کار مواجه خواهید شد.

دستگاهی که می ‌تواند بتن را به موقع و با کیفیت مطلوب تهیه کند، بتونیر می باشد. از این رو می‌ توان هر مخزنی را که با توانایی حمل بتن است و در حین انتقال قابلیت آن را دارد که بتن را بچرخاند تا همزمان با اختلاط خوب مواد تشکیل دهنده، مانع از گیرش آن تا محل مصرف نهایی باشد بتونیر نامید.

بتونیر را می توان بسته به نیاز و یا طراحی های گوناگونی سوار بر انواع کامیون ها، تریلی ها، واگن ‌های ریلی و یا مستقل از هر کدام از این موارد به صورت جداگانه مورد استفاده قرار داد. در سطح بسیاری از پروژه های ساختمانی، ترجیح بر این است که بتونیر در فضای داخل پروژه مستقر باشد. در این صورت نیاز به یک ساز و کار دقیق و حساب شده به جهت ساخت بتن نیازمند خواهد بود. در یک نگاه کلی می ‌توان عمده وظایف میکسر بتن را در دسته بندی زیر خلاصه نمود.

¨      اختلاط ترکیب بتن که در نهایت منجر به تولید بتن مرغوب خواهد بود: تناسب متریال، گاه به شکل دستی و گاها همراه با یک سیستم مکانیزه صورت خواهد گرفت. اختلاط بتن شرایط خاصی دارد که نمی توان همراه با هر تجهیزی به آن رسید. طراحی مخلوط کن بتن به گونه ‌ای است که می ‌تواند به راحتی این شرایط را تامین سازد.

¨      چرخش بتن با هدف ممانعت از گیرش آن: بتن در مرحله تخلیه در فضای مورد نظر باید از سطح سیالی قابل قبولی برخوردار باشد. نه آنچنان سفت که گرانروی بسیار بالایی داشته باشد و نه آنچنان روان که انتظار استحکام سنگین و سخت در آینده را از آن نتوان داشت. رسیدن به این شرایط تعادلی نیاز به تامین چرخش دائمی با یک سرعت ثابت و منطقی است. این چرخش به راحتی توسط میکسر بتن تامین خواهد شد. البته بسته به حجم بتونیر از میکسر بتن 250 لیتری به بالاتر با در نظر گرفتن حجم مخزن، سرعت چرخش را انتخاب می ‌کنند.

شرایط کارکرد بتونیر

ساختار دستگاه بتونیر چگونه است؟

یک مخزن که از ورق های فولادی بسیار سخت ساخته شده و می تواند همراه با یک سیستم چرخ دنده ‌ای و یا شفت مستقیم توسط یک نیروی محرکه به گردش درآید و تمام این تجهیزات بر یک چارچوب محکم سوار شده است. تمام این توصیفات می تواند ساختار بتونیر را تشریح کند. البته بسته به نوع میکسر بتن تا طراحی و هدف از طراحی آن می توان گونه های متنوعی از میکسر بتن را شاهد باشید؛ اما در حالت کلی هر مخلوط کن بتن از یک ساختار ثابتی در طراحی استفاده می ‌کند. اجزای تشکیل دهنده بتونیر به قرار زیر می باشد.

§         مخزن: اصلی ترین قسمت در کارکرد بتونیر، مخزن آن است. مخزن ها را در ابعاد گوناگون با حجم‌ های متنوع تولید می کنند. از انواع 100 لیتری تا مدل های 500 و فراتر از 1000 لیتری. اما در مقام استفاده، میکسر بتن 250 لیتری از محبوبیت بالاتری به نسبت دیگر حجم ها از مخازن برخوردار است. شرایط تامین نیاز های پروژه‌ های کوچک و بزرگ باعث محبوبیت میکسر بتن 250 لیتری شده است.

§        نیروی محرکه: چرخش مخزن از طریق یک نیروی محرکه صورت خواهد گرفت. غالباً نوع نیروی محرکه می ‌تواند معرف نوع بتونیر باشد. مثلاً انواع میکسر بتن برقی که مجهز به یک مولد برقی برای گردش مخزن است و یا میکسر بتن بنزینی که برای گردش مخزن از یک موتور بنزینی استفاده می ‌کند. نیروی محرکه تأثیر بسیار عمیقی بر قیمت نهایی بتونیر خواهد گذاشت. انواع برقی به مراتب از قیمت پایین تری به نسبت انواع بنزینی و یا دیزلی برخوردار هستند. از طرفی شرایط تامین برق، خصوصاً برق سه فاز می تواند انواع میکسر بتن برقی را با چالش مواجه سازد. میکسر بتن با نیروی محرکه بنزینی و یا دیزلی، حجم بالای مولد در کنار صدای کارکرد بالا را دارد. سر و صدای زیاد موتور های احتراق داخلی در مقابل انواع برقی می‌ تواند نقطه ضعف قابل توجهی باشد.

§        شاسی: تمام آنچه در بتونیر می تواند بتن را بگرداند باید بر یک شاسی سوار شود. شاسی باعث انسجام دستگاه، استحکام بتونیر و کارکرد مطلوب آن است. شاسی باید بسیار مستحکم باشد. چرا که میکسر بتن جدا از وزن مخزن و موتور، بار سنگین حجم قابل توجهی از بتن را نیز همراه خود خواهد داشت. از سوی دیگر حفظ تعادل شرط مهمی در طراحی شاسی بتونیر است. مخزن که از بتن مایع پر شده است و برای اختلاط مطلوب و یا عدم گیرش بتن، آن را به گردش درآورده، می تواند به راحتی تعادل هر ساختار نامطلوبی را به هم بریزد. شاسی در بتونیر را به گونه‌ ای طراحی می‌ کنند تا همواره از وجود این تعادل اطمینان کامل برخوردار باشد.

انواع بتونیر کدامند؟

بتونیر ها را براساس حجم مخزن دسته بندی می کنند. جدا از سیستم نیروی محرکه که می ‌تواند در انواع برقی، بنزینی و دیزلی باشد، در کنار انواع روش های انتقال نیروی محرکه به مخزن که از طرق دنده های دور مخزن و یا شفت مستقیم و... است، دسته بندی انواع بتونیر از طریق حجم، می تواند معرف هر یک از دسته بندی های متفاوت دیگر باشد. زیرا حجم بتونیر معرف میزان قدرت مورد نیاز و یا روش انتقال نیرو می باشد. از این رو می توانید در بتونیر های کوچک شاهد استفاده بیشتر از موتور های برقی و یا انتقال قدرت شفت مستقیم باشید. در حالیکه در بتونیر های بزرگتر، جدا از تامین قدرت توسط موتور های احتراق راهنما، سیستم های پیچیده تر دیگری مانند دنده های دور کمر مخزن برای انتقال قدرت استفاده می ‌شود.

-         میکسر بتن 250 لیتری: این نوع از بتونیر ها در جمع کوچکترین عضو در اعضای این دستگاه قرار می‌ گیرند. ارتفاع آنها کم است. از این رو عموما پر کردن آنها به شکل دستی خواهد بود. قابلیت تامین 250لیتر بتن را دارند و عموماً در انواع موتور برقی و گاها بنزینی تولید خواهند شد. سیستم محرک دو چرخ همراه این بتونیر شده است.

-         بتونیر های 500لیتری: از هر سه مولد برقی، بنزینی و یا دیزلی را می ‌توان در طراحی این حجم از بتونیر در مقیاس برابر مشاهده کرد. از انواع محبوب بتونیر است و می تواند همراه با پرکن دستی و یا مکانیزه باشد. سیستم محرک از این حجم به بالا از نوع چهار چرخ خواهد بود.

-         بتونیر های 750 لیتری: اولین عضو در خانواده بتونیر های حجم بالا می باشد. قابلیت کار در فضا های بزرگ ساختمان سازی را دارد. مولد آن عموماً از نوع دیزلی انتخاب می‌ شود و از سیستم چهار چرخ برای انتقال بهره می برد.

انواع بتونیر ها

-         بتونیر های 1000 لیتری: نمونه های برقی در این نوع از بتونیر، به ندرت مشاهده شده است. اگر قرار به استفاده از مولد های برقی باشد، حتما از موتور های سه فاز با قدرت بیش از 10 اسب بخار برای طراحی آن در نظر می گیرند. انواع مولد های دیزلی که قدرت قابل قبولی تهیه می ‌کنند، برای طراحی این حجم از بتونیر مناسب خواهند بود.

 


آغاز تولید مجموعه عطرهای برند دیور به دهه 1940 باز می گردد و برخی از نمادین ترین عطرها در صنعت زیبایی را نشان می دهد. در اینجا نگاهی به برخی از معروفترین عطر های دیور  می اندازیم، از افسانه میس دیور  تا آخرین بروزرسانی  جادور کلاسیک .

در اینجا نگاهی خواهیم داشت به عطرهای پرفروش Dior ، عطرهای برتر Dior را از اینجا کشف کنید.

1)     عطر Dior Miss Dior

این عطر که برای اولین بار در سال 1947 به بازار عرضه شد به یکی از معروفترین عطرهای زنانهصنعت زیبایی تبدیل شد و خواهر کریستین دیور، کاترین چهره پشت این عطر بود. با یادآوری خاطرات خواهران و برادران از باغ گلهای خود در Grasse ، نت ها عمدتاً گلدار هستند ، با گلهای رز ، گل یاس بزرگ ، پاتولی اندونزیایی و نارنگی های ایتالیایی. بطری آن طی سالها به روزرسانی های بسیاری را دریافت کرده است ، از جمله طرح کلاسیک houndstooth.
خانه کریستین دیور در سال 1946 تاسیس شد و با اولین مجموعه انقلابی خود ، نگاه جدیدش ، ظاهر مد را تغییر داد. این برند از Miss Dior ، اولین کالای تبلیغاتی عطر خود در اولین نمایشگاه Catwalk خود که در فروشگاهMontaigne در سال 1947 برگزار شد ، پرده برداری کرد. مد و عطر همیشه به طور پیوسته با Dior پیوند خورده اند و مارک مجموعه عطرهای چشمگیر را ایجاد کرده است و عطرهایی مانند J’adore و Miss Dior از جمله معروفترین عطر دیور در صنعت زیبایی هستند. تعداد زیادی سلیبرتی ها ، از جمله ناتالی پورتمن و شارلیز ترون ، کمپین هایی را برای این عطرهای کلاسیک آغاز کرده اند ، که بسیاری از آنها هنوز پایبند به آن  هستند.

 

2)      Dior J’adore  ادوپرفیوم

اولین بار در سال 1999 ، J’adore به پرفروش جهانی تبدیل شد. بطری معروف اشک مانندش الهام گرفته از طرح های کریستین دیور از کلاه  کلاسیک جدید نگاه او بود که صحنه مد را در دهه های 40 و 50 تغییر می داد. این عطر دارای دسته ای از هنرهای زیبا از ylang-ylang ، گل سرخ Damask و یک دوبله یاس است.

 

3)     ادوتویلیت  Dior Hypnotic Poison

بطری  قرمز این عطر  یک کشتی کوچک  از  عطر پر جنب و جوش Dior است. عطر ترکیبی خیره کننده از بادام تلخ، یاس ، وانیل ، مشک و جاکاراندا ، این عطر یک عطر شرقی جذاب است که با کنوانسیون شکسته می شود.

 

4)      Dior J’adore In Joy ادوتویلییت

مجموعه عطرهای دیور افزودنی جدیدی را در قالب J’adore مدل  In Joy دریافت کرد. یک جشن بهار  واقعی  !این عطر هر دو نوع میوه و گل را به همراه یلانگ یلانگ ، گلاب گراس ، گل یاس ، هلو را  به منظور تجسم احساس شادی ، رایحه ای زنانه ، نرم و تازه در بردارد .

 

5)      ادو پرفیوم  Dior Poison Girl

الهام گرفته از دختر مدرن و در نظر گرفته شده برای عاشقان جوان تر .
پویزن گرل  با نت های متضاد کار می کند تا عطر تلخی را ایجاد کند. پرتقال خنک یخ ، نرولی های گازدار و لوبیا وانیل تونکا با هم کار می کنند تا یک ترکیب خوش ذوق ایجاد کنند. شیرین، قوی و ماندگار ویژگی این عطر زنانه است که باعث میشود این عطر جزو معروفترین عطر دیور باشد.

 

6)       ادوتوایلت دیور Sauvage

خط تولید این عطر   در سال 2015 راه اندازی شد یکی از محبوب ترین عطرهای مردانه با نام تجاری دیور .  این ادکلن که توسط François Demachy ساخته شده است ، با الهام از فوق العاده های بیرون از خانه ساخته شده و از هر دو یادداشت های سبک و سنگین برای بازتاب غریزه حیوانات و پختگی ذاتی استفاده می کند. Demachy مشهور به دلیل عشقش  به عطرهای مرکبات است او  با نت های بالای ترنج وAmbroxan چوبی، Sauvage را خلق کرد. ساواج معروفترین عطر مردانه دیور در دسته عطرهای مردانه این شرکت است.

 

7)      ادوپرفیوم  Dior Miss Dior Absolutely Blooming

یکی از جدیدترین اضافات به مجموعه معروف Miss Dior ، مدل  Absolutely Blooming یک ترکیب پر جنب و جوش از نت های گل است. این رایحه از رایحه توت قرمز، گل گراس ، گل رز و گل صد تومانی برخوردار است و مشک سفید رنگ زیبایی را به همراه دارد. میس دیور بلومینگ نیز در زمره معروفترین عطر دیور در دسته زنانه است و طرفداران بسیار زیادی دارد.

منبع: فروشگاه عطر آف کالا

 

 

 


دانلود فیلم Captain Marvel 2019 دوبله فارسی با لینک مستقیم

دانلود رایگان دوبله فارسی فیلم کاپیتان مارول 2019 با کیفیت عالی

کیفیت BluRay 1080p 720p دوبله فارسی جدید برترین گویندگان ایران

 دانلود فیلم کاپیتان مارول Captain Marvel 2019

دانلود فیلم کاپیتان مارول 2019 دوبله فارسی Captain Marvel

ژانر : اکشن | هیجان انگیز | علمی تخیلی

محصول : 2019 آمریکا

امتیاز: 10/6.5

زبان: دوبله فارسی

کیفیت: BluRay 1080p

کارگردان : Anna Boden, Ryan Fleck

بازیگران : Gemma Chan, Brie Larson, Mckenna Grace

خلاصه داستان : اولین فیلم ابرقهرمانی با محوریت یک قهرمان زن در دنیای مارول که در سال 2019 منتشر میشود کاپیتان مارول نام دارد که بازیگر اصلی این نقش بری لارسون برنده جایزه اسکار هست. میشه گفت این فیلم جدید رقیب همتای خود در دنیای دی سی یعنی واندر وومن هست.داستان این فیلم قبل از اونجرز روایت میشود و فیلم در دهه 90 میلادی جریان دارد که بری لارسون خلبان هواپیمای جنگی است که به نحوی به میس مارول تبدیل شده و توسط کاپیتان مارول آموزش داده میشود و سپس به کاپیتان مارول تغییر نام میدهد

 

 

تریلر

Play
Current Time0:00
/
Duration Time0:00
Loaded: 0%
Progress: 0%
0:00
Fullscreen
 
00:00
Mute

 

 

گویندگان: مریم رادپور، تورج مهرزادیان، ژرژ پطروسی، سعید مظفری، غلامرضا صادقی، شایان شام‌بیاتی، مهرخ افضلی، خشایار شمشیرگران، متانت اسماعیلی، حامد عزیزی، علیرضا باشکندی، وحید منوچهری، نازنین یاری، مهدی امینی، رضا آفتابی، محتبی فتح‌اللهی و امیربهرام کاویان‌پور

_______________________________________________________________

دانلود فیلم Captain Marvel 2019 دوبله فارسی کیفیت  BluRay 1080p 

لینک مستقیم لینک مستقیم 2 (کمکی)

حجم: 2 گیگابایت

دانلود فیلم Captain Marvel 2019 دوبله فارسی کیفیت  BluRay 720p 

لینک مستقیم  لینک مستقیم 2 (کمکی)

حجم: 1 گیگابایت

دانلود فیلم Captain Marvel 2019 دوبله فارسی کیفیت BluRay 480p 

لینک مستقیم  لینک مستقیم 2 (کمکی)

حجم: 550 مگابایت


دانلود فیلم Knives Out 2019 زیرنویس فارسی

دانلود فیلم خارجی چاقوکشی زیرنویس فارسی به کارگردانی Rian Johnson

دانلود فیلم سینمایی چاقوکشی 2019 با کیفیت عالی

دانلود رایگان فیلم چاقوکشی Knives Out از سایت فردیس فیلم

دانلود فیلم Knives Out 2019

امتیاز : 8/0 از 10 | IMDB

انتشار : 2019

کیفیت : 480p , 1080p , 720p

زبان : زیرنویس فارسی

مدت زمان : 131 دقیقه

محصول کشور : آمریکا

ژانر : اکشن، کمدی ، جنایی ، درام ، معمایی ، هیجان انگیز

کارگردان : Rian Johnson

نویسنده : Rian Johnson

ستارگان : Daniel Craig, Chris Evans, Ana de Armas

داستان فیلم:

Knives Out فیلمی معمایی و رمز آلود ساخت کشور آمریکایی است.کارگردانی این فیلم سینمایی برعهده ریان جانسون می باشد، فیلم چاقوکشی محصول سال 2019 می باشد. هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند جشن تولد باشکوه  نویسنده ی رمان های جنایی به نام هارلان ترومبی را لکه دار کند مگر مرگ عجیب و مرموز خودش.در دستان مقتول چاقوی تیزی است که نشان می دهد کسی برای آن مزاحمت ایجاد کرده است….

 

.:: لینک های دانلود فیلم چاقوکشی زیرنویس فارسی ::.

دانلود فیلم با کیفیت 1080p

دانلود فیلم با کیفیت 720p

دانلود فیلم با کیفیت 480p

دانلود زیرنویس یه صورت جداگانه


پیشنهاد فردیس فیلم : دانلود فیلم 21 پل با زیرنویس فارسی (21 Bridges)